نویسنده: زهرا مرادی (کارشناس ارشد MBA ؛ z.moradi@mohammadivu.org )
آمده بود تا جهالت را از جانها بزداید. وارد مسجد که شد عدهای را در حال دعا و عبادت دید؛ و گروهی را در حال یاد گرفتن و یاد دادن. لبخندی زد و فرمود:
"هر دو گروه به کار نیکویی مشغولند. آنان خدا را میخوانند و اینان به علم آموزی مشغولند و به آنها که نمیدانند یاد میدهند. البته که گروه دوم برترند. من نیز برای یاد دادن علم فرستاده شدهام."
رسول رحمت این را فرمود و به جمع جویندگان علم پیوست.[1]
[1] - "وَ خَرَجَ ص فَإِذَا فِی الْمَسْجِدِ مَجْلِسَانِ مَجْلِسٌ یتَفَقَّهُونَ وَ مَجْلِسٌ یدْعُونَ اللَّهَ وَ یسْأَلُونَهُ فَقَالَ كِلَا الْمَجْلِسَینِ إِلَى خَیرٍ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیدْعُونَ اللَّهَ وَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیتَعَلَّمُونَ وَ یفَقِّهُونَ الْجَاهِلَ هَؤُلَاءِ أَفْضَلُ بِالتَّعْلِیمِ أُرْسِلْتُ ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم": بحارالانوار، ج 1، ص 206.
موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،
اَلسَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ
سلام بر تو ای رسول
اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا نَبِی اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَُ بْنَ عَبْدِ اللّهِ
خدا سلام بر تو ای پیغمبر خدا سلام بر تو ای محمد فرزند عبداللّه
اَلسَّلامُ عَلَیک یا خاتَِمَ النَّبِیینَ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسالَةَ وَاَقَمْتَ
سلام بر تو ای خاتم پیمبران گواهی دهم که تو رسالت را رساندی و
الصَّلوةَ وَ اتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ
نماز را برپا داشتی و زکات دادی و امر کردی به معروف و نهی کردی از کار بد
وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتّی اَتیک الْیقینُ فَصَلَواتُ اللّهِ عَلَیک وَرَحْمَتُهُ
و عبادت کردی خدا را از روی اخلاص تا مرگ به سراغت آمد پس درودهای خدا بر تو باد و رحمتش
وَعَلی اَهْلِ بَیتِک الطّاهِرینَ
و بر خاندان پاکیزه ات
پس بایست نزد ستون پیش که از جانب راست قبر است رو به قبله که دوش چپ به جانب قبر باشد و دوش راست به جانب منبر که آن موضع رسول خداصلی الله علیه و آله است و بگو:
موضوعات مرتبط: درباره محمد(ص) ، زیارت نامه ، ،
دوست داشتنی بود و مهربان. به اندازهی هدایت تمام عالمیان، بار بر دوش داشت؛ اما هیچ گاه چهرهاش را در اثر سختی و فشار کار در هم نمیکشید. چهرهی متبسّمش را که میدیدی نمیتوانستی درنگ نکنی، لبخند نزنی، آرام نگیری. دوست داشتی تو هم با خدا هم نوا شوی و اقرار کنی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»[1] ؛ قطعاً تو را خویی والاست.
موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،
شب بود و جهان، سیاه و تاریک.
تاریکیِ قرنها جهل و بی عدالتی زمین را فراگرفته بود.
خدا در زمین به غربت کشانده شده بود و امنیت و عدالت را سر بریده بودند.
آدم، صفیّ و انتخاب شدهی خدا بود برای هدایت مردمان به محمّد (ص)؛
نوح، نبیِّ ماموریت یافته از خدا گشته بود برای ارشاد آدمیان به محمّد (ص)؛
ابراهیم، با همهی جِدّ و جهدش خود را از غیر خدا خالی ساخت و خلیل خدا شد تا برای زمینیان نیکو هدایتگری باشد به محمّد (ص)؛
موسی لایق تکلّم با خدا گشت و عیسی بندهی منتخب معبود شد تا بنی اسراییل را بشارت دهند به ظهور محمّد (ص)
موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،
زندگي حضرت محمد (ص) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار داشته است ؛ با اينهمه ، روايات بيشمار موجود در بيشتر جزئيات همداستان نيستند و به ويژه آگاهيهاي ما در باب زندگي آن بزرگوار ، پيش از بعثت ، به تفصيل شرح سيرة ايشان پس از بعثت نيست . به هر حال ، آنچه از مطالعه و بررسي زندگي وي در طول 63 سال در ذهن نقش ميبندد، بازتابي از تصوير ظهور پيامبري الهي و سرگذشت شخصيتي است كه با پشت سر نهادن دشواريهاي بسيار ، بيهيچ خستگي و نااميدي به اصلاح جامعه ، دست زد و توانست جزيره العرب را متحد كند و آمادة گستردن اسلام در بيرون از مرزهاي عربستان شود و از آن مهم تر ديانتي را بنياد نهد كه اينك يكي از مهمترين اديان جهان به شمار ميرود .
موضوعات مرتبط: درباره محمد(ص) ، زندگی نامه ، ،